جان لوگی برد، مخترعی بود که برای اولینبار مفاهیم نمایش تلویزیونی را به جهان معرفی کرد و بسیاری او را بهعنوان مخترع تلویزیون میشناسند.
جان لوگی برد (John Logie Baird)، مهندس و مخترع اسکاتلندی بود که در منابع تاریخی بهعنوان یکی از مخترعان تلویزیون مکانیکی از او یاد میشوند. او اولین نمونهی تلویزیون را در سال ۱۹۲۶ به نمایش گذاشت و پس از آن، اولین سیستم عمومی نمایش تلویزیونی را معرفی کرد. اولین لامپ تصویر کاملا الکترونیکی تلویزیون رنگی نیز توسط برد اختراع شد.
برد پس از نمایش اولین نمونه از تلویزیون، شرکتی بهنام Baird Television Development تأسیس کرد و اولین قرارداد پخش محتوای بین قارهای را بهدست آورد. همین قرارداد و دیگر تلاشهای عملی برد در توسعهی شبکههای تلویزیونی، نام او را در تاریخ رسانه و تلویزیون جاودانه کرد. نام برد بهخاطر دستاوردهای متعدد در فهرستهای زیادی از افتخارهای علمی و مهندسی اسکاتلند و بریتانیا ثبت شده است. از میان این فهرستها میتوان به تالار افتخارهای اسکاتلند در کتابخانهی ملی این کشور اشاره کرد.
تولد و تحصیل
جان لوگی برد در ۱۳ اوت سال ۱۸۸۸ در هلنسبرگ دانبارتون اسکاتلند متولد شد. او چهارمین و آخرین فرزند رورند جان برد و جسی موریسون بود. پدرش نمایندهی کلیسای اسکاتلند در کلیسای محلی سینت براید و مادرش از خانوادهای ثروتمند در اسکاتلند بود. برد از سالهای کودکی علاقهی شدیدی به مباحث الکترونیکی نشان میداد و اولین دستاوردهای خود را در همان سالها کسب کرد.
جان لوگی برد در کنار اولین نمونه دستگاه تلویزیون – ۱۹۲۵
اولین سالهای تحصیل جان در آکادمی لارچفیلد هلسنبرگ گذشت. مخترع تلویزیون پس از تحصیلات ابتدایی به کالج فنی سلطنتی در گلاسکو اسکاتلند (امروز بهنام دانشگاه استرثکلاید شناخته میشود) رفت که البته بهخاطر شروع جنگ جهانی اول، موفق به ادامهی تحصیل نشد. بهعلاوه او بهخاطر مشکلات بیماری در جنگ هم حضور نداشت.ایدهی تلویزیون از کتابی تخیلی به ذهن برد خطور کرد
برد در سالهای نوجوانی با آثار اچجی ولز از نویسندههای اسکاتلندی آشنا شد. او آثار ولز را بسیار تحسین میکرد و داستانهای علمی و آیندهنگرانهی این نویسنده را آموزنده میدانست. از میان آثار مهم ولز میتوان به کتاب The Sleeper Awakes اشاره کرد که در آن دستگاهی مانند تلویزیون رومیزی شرح داده شده بود. یکی دیگر از رمانهای ولز بهنام Tono Bungay که برد مطالعه میکرد، ساختاری کمتر علمی داشت و بهنوی اولین داستان چاپشده پیرامون اختراع و نوآوری بود.
داستان تخیلی ولز دربارهی نوآوری، شخصیتی بهنام Edward Ponderevo را معرفی میکرد که یک شیمیدان بود. او دارویی را اختراع و ثبت کرده بود که هزینهی مواد اولیهاش، بسیار پایینتر از محصول نهایی بود. کلید موفقیت شخصیت داستان، تبلیغات بسیار گستردهی محصول بود. چنین رویکرد کسبوکاری در بریتانیای دههی ۱۹۰۰ نو و کمی غیراخلاقی بهنظر میرسید، اما ولز در داستان خود آن را مؤثر و کاربردی نشان داده بود. برد با توجه به همین داستان، مقالههای طنزی را در مجلهی داخلی دانشگاه و با نام مستعار H2O چاپ میکرد. او در یکی از مقالهها بهنام «چگونه درآمد کسب کنیم»، روشهای طنزآمیز و سادهای برای فروش محصولات تقلبی و درآمدزا معرفی میکرد و با این کار بهنوعی ساختار تجارت را به طنز میگرفت.
تانک چوبی تبلیغاتی برد
لوگی برد پس از دوران دانشگاه در شرکت Clyde Valley Electrical Power مشغول به کار شد. او هنوز تحت تأثیر داستانهای ولز قرار داشت و با توجه به یکی از آنها بهنام The Diamond Maker بهدنبال راهی برای ساخت الماس به کمک جریان بالای الکتریسیته بود. وظیفهای اصلی برد در شرکت، تعمیر شبکهی برق منطقهی روترگلن بود، اما او در تمام جریانهای کاری ذهن خود را مشغول پروژهی ساخت الماس میکرد. در جریان یکی از همین آزمایشها که با دستگاههای کارفرما هم انجام میشد، برق منطقهی روترگلن قطع شد و هیچ الماسی هم بهدست نیامد!
تاجر جوان
برد از همان سالهای جوانی، تلاش زیادی برای توسعهی کسبوکار شخصی داشت. او پس از شکست در پروژهی ساخت الماس، چند کسبوکار دیگر را هم امتحان کرد و البته در همهی آنها شکست خورد. اما شکستها هیچگاه مانع تلاشهای مجدد برد نشدند و او به ایدهپردازی برای راهاندازی کسبوکار ادامه داد. پس از ترک شغل، برد اول به فکر ساخت محصولاتی ساده در کسبوکار مستقل خود افتاد که امید به فروش و سودآوری بالای آنها داشت. بهعنوان اولین تلاشها، جوراب طبی تولید و بازاریابی شد که طبق ادعای برد، برای خشک نگهداشتن پاها در هوای مرطوب گلاسکو کاربرد داشت. البته برد تنها جورابی کتانی با پوشش بوراکس تولید کرده بود که موفق به کسب سهم مناسبی هم در بازار شد.
جان لوگی برد مجموعه یادداشتی بهنام Television and Me دارد که در آن به نکتهها و تجربههای متعددش در توسعهی کسبوکار میپردازد. او در یادداشتهایش به بررسی ایدهها و توصیههایی همچون اهمیت نوآوری و بازاریابی در راهاندازی کسبوکارهای کوچک میپردازد. بهعنوان نمونهای از تلاشهای بازاریابی بزرگ برد میتوان به ساخت نمونهی چوبی تانک جنگی و تزئین آن با پوسترهای تبلیغاتی جورابهای طبی اشاره کرد که بهنوعی یک بازاریابی گسترده در سطح شهر گلاسکو انجام میداد.
تصویری از یکی از اولین برنامههای تلویزیون برد
برد در کسبوکار تولید و فروش جوراب موفقیت قابلتوجهی کسب کرد. او حدودا ۱۵ برابر حقوق شرکت الکتریکی در دورهی مشابه، درآمد بهدست آورده بود؛ اما سرانجام در سال ۱۹۱۸ بهخاطر مشکلات سلامتی آن کسبوکار را تعطیل کرد. پروژهی بعدی، کارخانهی تولید مربا در ترینیداد بود. میوه و شکر در آن منطقه قیمت پایینی داشتند و کسبوکار برد، زمینهی موفقیت بالایی داشت.
کسبوکار برد در ترینیداد برخلاف انتظار او پیش رفت. تاجر جوان، تحقیق لازم را پیرامون شرایط آب و هوایی، ریسک آلودگیهای استوایی و بسیاری چالشهای دیگر انجام نداده بود و درنهایت نتوانست تولید مربا را با کیفیت بالا در آن منطقه انجام دهد. او در سال ۱۹۲۰ به لندن بازگشت و بدون سرمایه، به ایدههای جدیدیش همچون داروی ترمیم مو و واکس کفش اندیشید. در میان ایدههای خام جوان اسکاتلندی، نام یک اختراع دیده میشد که قرار بود سالهای بعدی عمر خودش و تاریخ جهان را دگرگون کند: تلویزیون!
اختراع تلویزیون
برد برای انجام تحقیقات روی ایدهی جدیدش یعنی تلویزیون، نیاز به سرمایهی اولیه داشت. او از پسانداز شخصی، کمکهای مالی خانواده و ۲۰۰ پوند سرمایهگذاری فردی به نام ویل دی استفاده کرد. برخی شرکتهای بزرگ صنعت برق در آن سالها نیز مواد و تجهیزات اولیهی مورد نیاز جوان اسکاتلندی را برای او فراهم میکردند؛ بهعنوان مثال باتریهای بزرگ و لامپهای خلأ از همین شرکتها تأمین شد.
پس از گذشت مدتی از تحقیقهای اولیهی برد و دستاوردهای نسبی، رابطهی او و دی وارد چالش شد. دی عجلهی زیادی برای رسیدن به نتیجه داشت و برد در مقابل با چالشهای فنی متعدد دستوپنجه نرم میکرد؛ بهعنوان مثالی از چالشها میتوان به انفجار در داخل آزمایشگاه اشاره کرد.چالشهای زیادی برای اثبات فناوری تلویزیون پیش روی برد بود
در قلب فعالیتهای تحقیقی برد برای ساخت تلویزیون، دستگاهی متشکل از یک دیسک دوار وجود داشت که تعدادی سوراخ بهصورت مارپیچ (مانند لنز) روی آن تعبیه شده بود. اشعههای نور برای اسکنکردن اجسام از طریق همین سوراخها تابانده میشدند. کیفیت پایین سلولهای نوری ابتدایی، ثبت و جابهجایی سایهها و مرز اجسام را تاحدودی غیرممکن میکرد. بههرحال برد در ۲۶ ژوئیه ۱۹۲۳ پتنتی با موضوع پخش تصاویر تلویزیونی ثبت کرد. در همان سالها، BBC هم تلاش مضاعفی برای پیشرفت در صنعت مذکور انجام میداد و البته حاضر به همکاری با برد نبود.
سرانجام پس از چالشهای بسیار، اولین تصویر تلویزیونی قابلقبول در سال ۱۹۲۵ در آزمایشگاه برد پخش شد. یک سال بعد رونمایی مشهور تلویزیون توسط برد و تیمش صورت گرفت که اعضایی از انجمن سلطنتی علوم لندن هم در آن حضور داشتند. اولین تصاویر تلویزونی (تصاویر ۳۰ خطی) که در اکتبر ۱۹۲۵ در آزمایش برد پخش شدند، از یک عروسک بهنام Stooky Bill ضبط شده بودند. تجربهی بعدی، پخش تصاویر یک انسان بود که کارمند دفتری برد یعنی ویلیام تینتون در آن حضور داشت.
نمایش عروسکی در اولین برنامههای تلویزیونی برد
برد برای توسعهی دستاورد جدید خود نیاز به ثبت شرکت داشت. او پس از معرفی اولیهی تلویزیون به مجامع علمی، شرکتی بهنام Television Limited تأسیس کرده و سهام آن را در بازار بورس لندن عرضه کرد. سهم دی نیز به مبلغ ۵۰۰ پوند خریداری شد که بهنوعی یک مهر نهایی بر پایان همکاری او و برد بود.
شرکتی که برد برای توسعه و بازاریابی اختراعش ثبت کرده بود، در دههی ۱۹۲۰ چندین بار تغییرنام یافت. او در همان دوران، همهی مهارتهای فنی و بازاریابی خود را به کار گرفت تا تلویزیون را در مرکز توجه عموم قرار دهد. از دستاوردهای مهم صنعت تلویزیون در آن سالها میتوان به پخش زندهی تصاویر تلویزیونی (به کمک خطوط تلفن) از لندن تا گلاسکو در سال ۱۹۲۷ اشاره کرد. یک سال بعد، تصاویر بهکمک امواج رادیویی موج کوتاه از لندن به نیویورک مخابره شدند.
انتقال تصویر تلویزیونی از لندن به نیویورک، نقطهی مهمی در تاریخ صنعت رسانه بود. نیویورک تایمز در فوریهی سال ۱۹۲۸ مقالهای برای شرح این رخداد نوشت که پرداختن به آن خالی از لطف نیست. مقالهی مذکور با شرح فرایند انتقال تصویر شروع میشود: «یک مرد و یک زن در آزمایشگاهی در لندن جلوی یک چشم الکترونیکی قرار دارند و چند نفر کیلومترها آن طرفتر در اتاقی تاریک در دهکدهای خارج از نیویورک، تصویر آنها را میبینند.»
اولین تصاویر که از قارهی اروپا به آمریکا مخابره شد، قطعا کیفیت بالایی نداشتند؛ تصویری تار و با کیفیت بسیار ضعیف مخابره شد، اما بههرحال برای اولینبار در تاریخ، یک تصویر از محلی به محل دیگر با کیلومترها فاصله منتقل میشد.
طرح تلویزیون رنگی بر
برد برای توسعهی فناوری جدید خود نیاز به حمایت رسانهای داشت. به بیان دیگر او باید تصاویر را برای عموم مردم پخش میکرد تا بهمرور تلویزیون به دستگاهی عادی در همهی خانهها تبدیل شود. در آن سالها، پخش چنین محتوایی تنها با همکاری BBC در بریتانیا ممکن بود که جان ریث بهعنوان مدیر آن فعالیت میکرد. ریث علاقهی زیادی به تلویزیون نداشت و همکاری زیادی با برد انجام نمیداد. بههرحال مذاکرههای متعدد برد منجر به اولین پخش آزمایشی تصاویر تلویزیونی از فرستندهی 2LO در سپتامبر ۱۹۲۹ شد. البته پخش تصاویر در ساعتهای تعطیلی شبکهی BBC انجام میشد. برد در همان زمان دستگاهی بهنام Televisor را به فروش میرساند که نقش دریافتکنندهی امواج تلویزیونی را داشت.
سفر به آمریکا
در زمانیکه BBC با شک و تردید بسیار، پخش تصاویر تلویزیونی توسط شرکت لوگی برد را بررسی میکرد، آمریکاییها با سیاست بازتری به ایستگاههای تلویزیونی آزمایشی را در کشور خود راهاندازی میکردند. همین رویکرد باعث شد تا برد بههمراه دستیارش سفری به آمریکا داشته باشد. او بهخاطر اولین نمایشهای تلویزیونی در نیویورک، شهرت بالایی در آمریکا داشت.
برد بههمراه والتر نایت به آمریکا رفت و در کمال تعجب، شاهد میزبانی کامل آنها در بندر نیویورک بود. او پس از استقبال عالی مقامهای شهر، دیداری با شهردار نیویورک داشت و سپس به هتل آستوریا رفت. البته او در نیویورک هم چالشهای متعددی را تجربه کرد. تاجران و بازیابها بهشدت تلاش میکردند تا قراردادی با مخترع بریتانیایی داشته باشند و کسبوکار صنعت تلویزیون را رونق دهند.
طرح تلویزیون سهبعدی برد
دونالد فلام یکی از افرادی بود که با برد وارد مذاکره شده و موفق به ثبت قرارداد کاری شد. فلام مالک ایستگاه رادیویی WMCA در نیویورک سیتی بود و سعی در توسعهی کسبوکار خود به صنعت تلویزیون داشت. او و برد بر سر تأسیش شرکتی با هدف پخش محتوای تلویزیونی به توافق رسیدند. شروع به کار آنها نیازمند تأییدیهی کمیسیون رادیویی فدرال واقع در واشنگتن بود. در جریان همین تلاشها، ازدواج برد نیز در نیویورک ثبت و جشن گرفته شد.آمریکاییها نیز طرح برد برای نمایش تلویزیونی را تأیید نکردند
برد پس از ازدواج بههمراه همسرش و فلام به واشنگتن رفت تا مجوزهای تأسیس شرکت تلویزیونی را دریافت کند. جلسههای استماع سازمان فدرال در طول دو روز انجام و ۱۴۸ صفحه متن از آن مصاحبهها نوشته شد. از میان پرسشها، چگونگی دستیابی برد به فناوری تلویزیون بیش از همه اهمیت داشت. در این میان برد متعهد شده بود که در صورت تأیید روند ثبت شرکت، ۶ ماه از سال را در آمریکا بگذراند تا روند توسعهی فناوری و پخش تلویزیونی بهخوبی انجام شود.
رأی اولیهی کمیسیون رادیوی آمریکا برای تأسیس شرکت برد به نظر مثبت میرسید. او و همسرش به انگلستان بازگشتند و سه ماه بعد، خبر رد شدن طرح ثبت شرکت از سوی آمریکاییها اعلام شد. شرکت Radio Pictures در آمریکا، یکی از معترضان اصلی به حضور برد در این کشور بود. بهعلاوه، رأی کمیسیون ادعا میکرد که برد بهعنوان یک شرکت خارجی نباید هیچ نقشی در صنعت رسانهی آمریکا داشته باشد. بههرحال برد در سفر به آمریکا موفق نبود و تلاشهایش را در انگلستان ادامه داد.
یادبود محل اولین آزمایش تلویزیون
در اولین سالهای پخش تصاویر تلویزیونی، رکوردهای متعددی توسط برد و گروهش ثبت شد؛ بهعنوان مثال، نمایشنامهای از لوئیجی پیراندلو بهنام The Man with a Flower in His Mouth در ۱۴ ژوئیه ۱۹۳۰ بهعنوان اولین نمایشنامهی تلویزیونی پخش شد. رکوردشکنی بعدی، اولین پخش تلویزیونی در فضای آزاد بود. همین رخدادها بهمرور BBC را به صنعت تلویزیون علاقهمند کرد و در سال ۱۹۳۲ اولین برنامههای منظم تلویزیونی توسط این شرکت پخش شد.
توسعه و چالشهای صنعت تلویزیون
تحقیقهای برد پیرامون تلویزیون رنگی و پخش رسانهای تصاویر تلویزیون، در دههی ۱۹۳۰ با چالشهای متعدد همراه بود. شرکت او (که در آن زمان بهنام Baird Television Limited) شناخته میشد، به مالکیت Gaumont British درآمد و برد با حقوق سالانهی چهار هزار پوندی (تقریبا ۲۵ درآمد حقوق متوسط) بهعنوان مدیر اجرایی مشغول به کار ماند. البته عنوان شغلی او ظاهری بود و زمان اصلی برد به تحقیق و مطالعه پیرامون دستاوردهای جدید در صنعت تلویزیون میگذشت.
شرکت BTL در سال ۱۹۳۳ از منطقهی Long Acre به کریستال پالاس نقل مکان کرد. آنها برجهای VHF را در ارتفاع حدود ۲۰۰ متری از سطح دریا در منطقهی جدید نصب کردند که هفت منطقه را پوشش میداد. بهعلاوه زمین بزرگی برای تأسیس ساختمانهای اداری، آزمایشگاهی و مخصوص فرستنده خریداری شد. در همان زمان زیرمجموعهی شرکت در آلمان نیز پخش زندهی محتوای تلویزیونی را در دستور کار داشت.
نمایش تلویزیون مکانیکی برد در نیویورک
برد در سال ۱۹۳۳ از محصول جدید خود یعنی پخشکنندهی ۱۲۰ خطی ۲۵ فریمبرثانیه در جلسهی سالانهی انجمن علمی بریتانیا رونمایی کرد. در همان سال، اولین پخش رسانهای از مرکز کریستال پالاس انجام شد. دستاورد بزرگ بعدی، پخش محتوای رسانهای ۱۸۰ خطی بود که با استفاده از لامپ خلأ ۱۲ اینچی و بدون نیاز به هیچ قطعهی متحرک (برخلاف پخشکنندههای قبلی) انجام شد.
دولت بریتانیا در سال ۱۹۳۴ تصمیم گرفت تا کمیتهای مستقل برای فعالیتهای مرتبط با صنعت تلویزیون در ادارهی پست مرکزی تأسیس کند. پارلمان بریتانیا به تصمیم مذکور رأی مثبت داد و اولین کمیتهی تخصصی تلویزیونی تحت مدیریت برد سلسدون اولین جلسهی خود را در ماه مه همان سال برگزار کرد. در همان زمان، شرکت برد تلاش میکرد تا مجوز پخش تصاویر تلویزیونی را بهصورت مستقل دریافت کند.
مقالههای مرتبط:
کمیتهی نظارت بر فعالیتهای تلویزیونی در سال ۱۹۳۵ تصمیم گرفت تا پخش تصاویر باکیفیت VHF را به شرکتهای BTL و Marconi-EMI اهدا کند. دوم نوامبر ۱۹۳۶ پخش اولین تصاویر باکیفیت تلویزیونی BBC از کاخ الکساندرا انجام شد. چند هفته بعد، یک آتشسوزی در ساختمان مرکزی دفتر کریستال پالاس شرکت برد رخ داد که شبههها را پیرامون امنیت دستگاههای این شرکت افزایش داد. چند ماه بعد، کمیتهی نظارت، استفاده از دستگاههای برد را در کاخ الکساندرا ممنوع کرد و شرکت مارکونی برندهی این بحران شد.
در ماه سپتامبر سال ۱۹۳۹، تلویزیون بهیکباره اهمیت خود را در دنیای فناوری از دست داد و BBC بهصورت کامل تمامی خدمات تلویزیونی خود را تعطیل کرد. البته شروع جنگ جهانی در چنین تصمیمی از سوی شبکهی بریتانیایی بیتأثیر نبود. بههرحال برد با هزینههای شخصی به تحقیق در حوزهی تلویزیون ادامه میداد که بهمرور منجر به خسارتهای مالی متعدد شد.
جنگ جهانی دوم
همانطور که گفته شد، ورود بریتانیا به جنگ جهانی دوم چالشهایی را برای کسبوکار برد بههمراه داشت. در این میان برخی منابع تاریخی ادعا میکنند که برد تلاش زیادی برای ورود به صنایع مرتبط با جنگ و انجام تحقیق برای ارتش داشت. مالکولم برد، پسر جان لوگی برد در مقالهای به توضیح بیشتر فعالیتهای او در دوران جنگ میپردازد که خلاصهای از آن را در ادامه مرور میکنیم.
برد در خلال سالهای جنگ، ۲۸ پتنت را در صنعت تلویزیون ثبت کرد و همچنین تصاویر و مقالههای متعددی از آزمایش و تحقیقهای او در آرشیوهای تاریخی وجود دارد. درواقع دههی ۱۹۴۰ با موفقیتهای بیشتر در صنعت تلویزیون و برای مخترع اولین نمونهی کاربردی آن همراه بود. برد در سال ۱۹۴۴ نتایج قابلتوجهی در پخش تصاویر رنگی از تلویزیون و همچنین تلویزیون سهبعدی (استرئوسکوپی) بهدست آورد. اولین نمایش عمومی در سال ۱۹۴۵ انجام شد و دستیار برد یعنی ادی اندرسون بهعنوان سوژهی تصویر تلویزیونی در آن حضور داشت.
تلویزیون رنگی
برد طی سالهای جنگ، در آزمایشگاه شخصیاش در کرسنت وود مشغول به کار بود. آزمایشگاه مذکور در نزدیکی مرکز کریستال پالاس قرار داشت و برد هر از گاهی تنها برای دیدار کوتاه با خانواده آنجا را به مقصد ساحل غربی انگلستان ترک میکرد. تلویزیون رنگی از دستاوردهای مهم برد از آزمایشهای آن زمان بود که برای ثبت تصاویرش، از نور نقطهی سریع تابیدهشده از یک لامپ خلأ استفاده میشد. پتنت برد برای اختراع جدید در سال ۱۹۴۰ ثبت شد و زمان معرفی عمومی نیز همان سال بود.
تصویر Paddy Naismith در نمایش اولین تلویزیون رنگی الکتریکی برد
دستگاه تلویزیون رنگی برد در جلوی لامپ خلأ یک چرح شفاف درحال گردش داشت که دو بخش رنگی در آن در نظر گرفته شده بود. یکی از آنها سبز-آبی و دیگری نارنجی-قرمز بود. نوری که از نقطهی اسکن پخش میشد، توسط فتوسلهای حساس به نور جذب میشد. هر دور چرخش چرخ، تصویر را در یکی از رنگهای موجود در چرخ ایجاد میکرد. همین فرایند در سمت دریافتکننده هم انجام شده و منجر به تولید تصویر رنگی میشد.
تکرار تصاویر با رنگ آبی-سبز و نارنجی-قرمز، تصویری رنگی را به مخاطب منتقل میکرد. در نسخهی بعدی سیستم رنگی برد، رنگهای اصلی یعنی قرمز، آبی و سبز در چرخ رنگی استفاده شدند. سیستم مذکور بهصورت پتنت بهنام برد ثبت شد و در ضمیمهی آن نیز یک تصویر رنگی وجود داشت. لامپ خلأ رنگی، دستاورد بزرگ بعدی برد در سالهای جنگ بود. او از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۴ به توسعهی فناوری مذکور پرداخت و آن را تلکروم نامید.لوگی برد در سالهای جنگ و توقف نمایش تلویزیونی، به توسعهی تلویزیون رنگی پرداخت
برد در جریان تحقیق دربارهی تلویزیون و ارسال و دریافت سیگنال، به ایدهی ارسال تصاویر و اطلاعات از طریق سیگنالهای تلویزیونی دست یافت. او تصور میکرد که میتوان تصاویر گوناگون مانند نقشه، اسناد و نمودار را از طریق سیگنالهای تلویزیونی انتقال داد. روش مورد نظر لوگی برد که بهنام «سیگنالهای مخفی» در یادداشتهایش مطرح شد، امکان ردگیری پیامها و نظارت بر آنها را از سوی دشمن و سرویسهای جاسوسی از بین میبرد.
ادوارد ویلشا، مدیر سازمان Cable and Wireless بریتانیا، در سال ۱۹۴۱ دیداری با برد داشت و از برنامههای سازمان برای توسعهی خطوط ارتباطی کشور صحبت کرد. آنها با حضور دریاسالار گرانت به توافق رسیدند و برد در سازمان مذکور با حوق ۱،۰۰۰ پوندی مشغول به کار شد. اولین نتیجهی فعالیتهای برد در آن سازمان، توسعهی سیستمی برای انتقال تصاویر اسنادی از طریق فیلم بود. فیلمها با ساختار ۲۵ فریمبرثانیه تدوین شده و از طریق سیگنالهای تلویزیونی منتقل میشدند. فیلم در سمت گیرنده دریافت و مجددا تبدیل به تصاویر ثابت و قابل چاپ میشد.
طرح برد نیازمند فرستندههای موج کوتاه بود که در آن زمان تنها سه فرستنده از این نوع در اختیار Cable and Wireless قرار داشت و آنها حاضر به دراختیارگذاشتن یک فرستنده برای برد نبودند. بههرحال پروژهی مذکور دستاورد چندانی نداشت و هیچ مقاله یا پتنتی بهنام لوگی برد یا سازمان مذکور ثبت نشد. درنهایت، تنها مجوز انتشار عمومی اطلاعات تحقیق صادر شد و لوگی در سال ۱۹۴۴ ارائهای رسانهای انجام داد. روز بعد، روزنامهها لقب «قاصد گلاسکو» را به لوگی دادند و دربارهی ایدهاش نوشتند: «دستگاه مورد نظر او، ایجاد یک روزنامهی بینالمللی را ممکن میکند. یک روزنامهی کامل را میتوان با استفاده از این دستگاه در عرض چند ثانیه به سرتاسر جهان ارسال کرد.»
طرح بالا تا دو سال پس از مرگ برد به واقعیت نزدیک نشد. سال ۱۹۴۸، صنعت مخابرات آمریکا به طرح این دانشمند بریتانیایی علاقهمند شد و شرکتهای RCA و ایستمن کداک، دستگاهی بهنام Ultrafax از آن تولید کردند. البته در اخبار پیرامون دستگاه آمریکاییها، هیچ اشارهای به دستاوردهای و تحقیقهای برد در توسعهی فناوری نشده بود.
با نزدیکشدن به سالهای پایانی جنگ، امید به شروع مجدد پخش تصاویر تلویزیونی هم افزایش یافت. لوگی برد با ادامهی تحقیق و نوآوری در صنعت رسانه، بهدنبال سرمایه و همکاران جدید برای تأسیس شرکت جدید نیز رفت. او تجربهای بسیار عالی در جذب همکار و سرمایهگذار کسب کرده بود و بهکمک همراهان جدید، John Logie Baid Ltd را تأسیس کرد. شرکت جدید متشکل از برد بههمراه افرادی همچون وکیل ثبت اختراع، کو ادوین شلی بود. بهعلاوه، جان دونالدسون هادسون بهعنوان مدیر مالی و جک باکانان بهعنوان بازیگر در آن حضور داشتند. جک از دوستان و همکلاسیهای قدیمی جان در مدرسهی هلسنبرگ بود.
برد و همراهانش در طرح کسبوکار شرکت جدید، ساخت گیرندههای با کیفیت تلویزیونی و تلویزیونهای بزرگ را در نظر داشتند. او در همین مسیر، یک لامپ خلأ با نمایشگر ۲۸ اینچی تولید کرد. در آن سالها، تولید چنین لامپهای خلأ با ریسک بالای انفجار همراه بود. برد برای افزایش پایداری قطعهی خود، طرح آن را از مخروطی به کروی تغییر داد. لامپهای خلأ کروی در آن زمان در ابعاد بزرگ توسط شرکت Hewittic تولید میشدند.
زندگی شخصی و مرگ
جان لوگی برد در سال ۱۹۳۱ با مارگارت آلبو ازدواج کرد. ثمرهی ازدواج آنها دختری بهنام دیانا و پسری بهنام مالکولم بود. مالکولم در سالهای پس از مرگ پدرش به جمعآوری یادداشتها و آثار او پرداخت و مقالههای متعددی هم در شرح داستان زندگی او منتشر کرد. برد ماههای پایانی عمر را در بکهسیل گذراند. مشکلات سلامتی از سالهای جوانی چالشهای متعددی را برای دانشمند اسکاتلندی ایجاد کردند و او در ۱۴ ژوئن ۱۹۴۶ در ۵۷ سالگی از دنیا رفت.
خانوادهی برد سالهای ابتدایی را در خانهای بزرگ در سیدنهام، شرق لندن گذراندند. او آزمایشگاهی خصوصی در کنار خانهاش داشت که شرکت خودش هزینههای آن را پرداخت میکرد. همانطور که گفته شد، شروع جنگ جهانی دوم منجر به توقف پخش رسانهای تلویزیون شد و بهنوعی شرکت برد را ورشکست کرد. او خانوادهاش را به منطقهای امن در کورنوال شمالی فرستاد و خودش در آزمایشگاه باقی ماند.
یادبود محل زندگی برد
سال ۱۹۴۴، زمزمههای پایان جنگ به گوش میرسید؛ اما خانهی سیدنهام بهخاطر خسارتهای متعدد بمباران، دیگر برای زندگی مناسب نبود. درنتیجه برد و خانوادهاش در ژانویهی ۱۹۴۵ به بکسهیل رفتند. برد از فضا و آبوهوای آن منطقه لذت میبرد و خانهای در نزدیکی راهآهن لندن در آنجا خریداری کرد.
شرایط سلامتی برد از ابتدای سال ۱۹۴۶ وخیم شده بود. در همان سال BBC مجددا پخش برنامههای تلویزیونی را شروع کرد؛ اما مخترع تلویزیون یک هفته پس از آن رخداد از دنیا رفت. پس از مرگ او، خانوادهاش به هلسنبرگ اسکاتلند رفتند.
لوگی برد علاوه بر اختراع تلویزیون با دستاوردهای علمی و فنی دیگر هم شناخته میشود. او در جریان توسعهی تلویزیون، دستگاهی برای ضبط تصاویر ویدئویی ساخت که بهنام Phonovision شناخته شد. دستگاه ضبط ویدئوی او هم ترکیبی از دیسک چرخان بود که توانایی ثبت سیگنال ویدئویی ۳۰ خطی را داشت. البته چالشهای فنی، توسعهی دستگاه برد را تقریبا غیرممکن کردند. از دیگر دستاوردهای علمی برد میتوان به ارتباط فیبر نوری، سیستم جهتیابی رادیویی، دید در شب بهکمک امواج فروسرخ و رادار اشاره کرد.
دربارهی توسعهی فناوری رادار توسط لوگی برد، اسناد تاریخی قابل اثباتی وجود ندارد. دولت بریتانیا نقشداشتن او در پروژههای نظامی را تأیید نمیکند و همانطور که در بالا گفتیم، پسرش مالکولم نیز آنها را تاحدودی رد میکند. البته مالکولم تنها سند تاریخی را مرتبط با ثبت پتنتی در سال ۱۹۲۶ میداند که برد در آن دستگاهی با قابلیت تصویرسازی از امواج رادیویی طراحی کرده بود. وی در همان سالها، ارتباطهایی هم با دولت بریتانیا داشت. بههرحال هیچیک از داستانهای فوق، همکاری یا عدم همکاری برد در توسعهی رادار را تأیید یا رد نمیکنند. برد دستگاهی نیز بهنام Noctovision طراحی کرده بود که با وجود شباهت به رادار، عملکرد راداری نداشت.
نظرات 0